loading...
دانش اموز نمونه
علی فردوسی گلستان بازدید : 21 پنجشنبه 14 دی 1391 نظرات (0)

شاعر این مثنوی دیوانه نیست / با ریاضی خوانده ها بیگانه نیست

روز و شب خواب ریاضی دیده ام / خواب خط های موازی دیده ام

کاش در دنیا نشان از غم نبود / صفر صفرم این قدر مبهم نبود

حال بشنو اندکی از رشته ام / مثل یک زالو به خونش تشنه ام

در ریاضی چهره ای شاداب نیست / هشت ترمی در اینجا باب نیست

بچه ها پیوسته دشنامش دهند / گوش خود اما به فرمانش دهند

ای ریاضی ، ای ریاضی چیستی ؟ / می بری هر دم به تیغت ، کیستی ؟

تا که اسمت بر زبانم سبز شد / کل مغزم پیچ هایش هرز شد

چون برای درس هایی مثل جبر / گاو نر می خواهد و یک مرد گبر

شخصیت هایی چنان فرما و گوس / هر کدامش قامتم را داده قوس

بچه ها از قضیه گریان می شوند / بهر اثباتش پریشان می شوند

بهر تنها یکصدم پایان ترم / جمله می لولند آنجا مثل کرم

علی فردوسی گلستان بازدید : 23 پنجشنبه 14 دی 1391 نظرات (0)

 

گالیله
دانشمند ایتالیایی ( 1564- 1642)

گالیلئو گالیله در سال 1564 در شهر پیزا واقع در ایتالیا متولد شد. وی تا سن 19 سالگی، تمام مطالعات خود را بر ادبیات متمرکز کرده بود، تا اینکه روزی در یکی از مراسم مذهبی کلیسا، نوسان چهل چراغی که در بالای سرش بود، توجه او را جلب نمود. او هنگام مشاهده متوجه شد که اگرچه دامنه نوسان هربار کوتاهتر می شود، لیکن زمان نوسان همواره ثابت باقی می ماند. شاید اغلب انسانها در این مشاهده چیز خاصی را نمی یافتند، ولی گالیله از روح کنجکاو و پژوهشگر دانشمندان برخوردار بود. او از آن لحظه شروع به اجرای یک رشته آزمایشهای عملی کرد. به این ترتیب که وزنه هایی را به یک ریسمان بست و از محلی آویزان نمود و آنها را به این سو و آن سو به نوسان درآورد. در آن زمان، هنوز ساعتهای دقیق با عقربه ثانیه شمار وجود نداشت و بنابراین، گالیله برای اندازه گیری زمان حرکت وزنه های آویزان و در حال نوسان، از ضربات نبض خود استفاده می كرد. او به این نتیجه رسید که مشاهداتش در کلیسای جامع پیزا صحت دارد. اگر چه دامنه نوسان هر بار کوتاهتر می شد، اما هر نوسان، زمانی مشابه با نوسانهای قبلی را در بر می گرفت. به این ترتیب، گالیله قانون آونگ را کشف کرد. امروزه قانون آونگ گالیله همچنان در امور گوناگون به کار می رود. مثلاً‌ برای اندازه گیری حرکات ستارگان و یا مهار روند کار ساعتها از این قانون استفاده می کنند. آزمایشهای او درباره آونگ، آغاز فیزیک دینامیک جدید بود؛ واکنشی که قوانین حرکت و نیروهایی که باعث حرکت می شوند را در بر می گیرد. گالیله در سال 1588 در دانشگاه پیزا مدرک دکتری (استادی) گرفت و در همانجا به تدریس ریاضیات مشغول شد.
او در سن 25 سالگی، دومین کشف بزرگ علمی خود را به انجام رسانید؛ کشفی که باعث از بین رفتن یک نظریه به جا مانده دو هزار ساله شد و دشمنان زیادی برایش آفرید. در دوران گالیله، بخش بزرگی از علوم بر اساس فرضیه های فیلسوف بزرگ یونانی- ارسطو که در قرن 4 پیش از میلاد می زیست- بنا شده بود. اثر او به عنوان مرجع و سرچشمه تمامی علوم به شمار می آمد. هر کس که به یکی از قانونها و قواعد ارسطو شک می کرد، انسان کامل و عاقلی به شمار نمی آمد. یکی از قواعد ارسطو، طرح این ادعا بود که اجسام سنگین، تندتر از اجسام سبک سقوط می کنند. گالیله ادعا می کرد که این قاعده اشتباه است؛ به طوری که می گویند او برای اثبات این خطا از استادان هم دانشگاهی خود دعوت به عمل آورد تا به همراه او به بالاترین طبقه برج مایل پیزا بروند. گالیله دو گلوله توپ یکی به وزن 5 کیلو و دیگری به وزن نیم کیلو با خود برداشت و از فراز برج پیزا هر دو گلوله را به طور همزمان به پایین رها کرد. تمام حاضران در صحنه در کمال شگفتی مشاهده کردند که هر دو گلوله به طور همزمان به زمین رسیدند. به این ترتیب، گالیله یک قانون مهم فیزیکی را کشف کرد (سرعت سقوط اجسام به وزن آنها بستگی ندارد ).
زمانیكه گالیله مشغول مطالعه بود، ناگهان شایع شد که در سوئیس عدسی‌ها را با هم ترکیب کرده اند و توانسته اند اجسام را از مسافت های دور مشاهده نمایند. از این موضوع اطلاع صحیحی در دست نیست، ولی اینطور مشهور است که زاخاری یانسن که در میدلبورک عینک ساز بود، اولین دوربین نزدیک کننده اشیاء را بین سالهای 1590 و 1609 ساخته است، ولی عینک ساز دیگری بنام هانس یپرشی اختراع  او را با تردستی از او ربوده و در اکتبر 1608 امتیاز آن را به نام خود ثبت می نماید. در این زمان، گالیله هم موفق به ساختن دوربین مشابهی گردید كه قدرت زیادی نداشت. اما مطلب مهم این بود که اصل اختراع کشف شده بود و ساختن دوربین قوی تر فقط کار فنی بود. این دوربین به رئیس حکومت ونیز تقدیم شد و در کنار ناقوس سن مارک قرار گرفت. سناتورها و تجار ثروتمند در پشت دوربین قرار گرفتند و همگی دچار حیرت و تعجب شدند؛ چرا كه خروج مؤمنین از کلیسای مجاور و همچنین کشتی هایی که در دورترین نقاط افق در حرکت بودند را مشاهده  نمودند. گالیله فوراً دوربین را به طرف آسمان متوجه ساخت. مشاهده مناظری که تا آن زمان هیچ چشمی قادر به تماشای آن نبود، شور و شعف فراوانی در وی به وجود آورد. گالیله مشاهده نمود که ماه بر خلاف گفته ارسطو که آن را کره ای صاف و صیقلی می دانست، پوشیده از کوه ها و دره هایی است که نور خورشید آنها را بیشتر مشخص می سازد. به علاوه ملاحظه نمود که چهار قمر کوچک به دور سیاره مشتری در حرکت هستند و بالاخره لکه های خورشید را به چشم دید. این دانشمند بزرگ در سال 1610 تمام این نتایج را در قالب کتابی به نام « قاصد آسمان» منتشر نمود که موجب تحسین و تمجید بسیار گشت. انتشار این کتاب تنها تحسین و تمجید به همراه نداشت ، بلکه جمعی از مردم، علیه او اعتراض کردند و از او می پرسیدند كه چرا تعداد سیارات را 7 نمی داند و حال آنکه تعداد فلزات 7  است و شمعدان معبد 7 شاخه دارد و در کله آدمی 7 سوراخ موجود است. گالیله در جواب تمام سؤالات فقط می گفت، با چشم خود در دوربین نگاه کنید تا اشتباه شما برطرف شود.
گالیله بر مبنای مشاهدات و پژوهش های خود، فرضیه های علمی را که بر اساس آنها، زمین در مرکزیت عالم قرار داشت و خورشید و ستارگان به دور آن می گشتند، مردود شمرد. نزدیک به نیم قرن پیش از آن، کوپرنیک اثر بزرگ خود را- که طی آن ثابت کرد خورشید در مرکز دستگاه ستاره ای ما نیست و زمین و سیاره ها به دور آن می گردند- در معرض اذهان عموم قرار داده بود. این فرضیه کوپرنیک مورد لعن و نفرین کلیسا قرار گرفت و زمانی که گالیله آشکارا اعلام داشت که این فرضیه صحت دارد و او با آن موافق است ، نظریه کوپرنیک بدست فراموشی سپرده شده بود. اعلامیه گالیله، اعتراضات شدیدی را برانگیخت. فرضیه کوپرنیک بار دیگر از سوی روحانیون عالی مقام کلیسای کاتولیک به شدت محکوم گردید. گالیله با شخصیت های بزرگی مانند کاردینال بلارین و کاردینال باربرینی سابقه دوستی داشت که از او حمایت می کردند، ولی روحانیون برای هر چیز غیر از کتاب مقدس و ارسطو ارزش قائل نبودند و کلیسا هرگز اجازه نمی داد که یک فرد غیر روحانی، کتاب مقدس را مطابق میل خود تغییر دهد. طبعاً گالیله می بایست محکوم شود و حتی اگر خود پاپ هم از صمیم قلب به نظرات کوپرنیک اعتقاد داشت، محاکمه گالیله و محکومیت او اجتناب ناپذیر می نمود. در سال 1632 که دوست کاردینال باربرینی بنام اوربن هفتم به مقام پاپ رسید، از موقعیت استفاده کرد و ضربت بزرگی را وارد نمود. وی کتابی به زبان ایتالیایی منتشر کرد که در آن سه نفر مشغول گفتگو بودند. یکی از آنها بطلمیوس و دو نفر دیگر از کوپرنیک دفاع می کردند. با انتشار این کتاب، خشم  و غضب روحانیون چندین برابر گشت و بدتر از همه اینکه، برای شخص پاپ این سوء تفاهم ایجاد شد که شخص ابله و احمقی كه در مکالمات از بطلمیوس دفاع می کند، خود اوست. گالیله را به رم احضار کردند و او را در منزل یکی از اعضای عالی رتبه دیوان تفتیش عقاید جای دادند. در روز 20 ماه ژوئن 1633 محکوم را به آنجا احضار کردند و در 22 ژوئن وادارش نمودند که توبه نامه زیر را امضاء کند :
«در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس می کنم، توبه كرده و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار می کنم و آنرا منفور و مطرود می نمایم».
وی بعد از محاکمه در منزل دوستش پیکولومینی اسقف شهر سین محبوس شد، ولی بعد از مدتی به او اجازه داده شد تا در خانه ییلاقی خود واقع در آرستری اقامت کند.
گالیله تا زمان مرگ، بر اعتقاد خویش پا برجا ماند. او به طور پنهانی به آزمایش‌های تجربی خود ادامه داد و پیش از آنکه در سال 1642 در آستری واقع در حومه فلورانس، دار فانی را وداع گوید، دو کتاب ارزشمند دیگر را نیز به رشته تحریر درآورد. آثار او در سال 1835 از سوی کلیسای کاتولیک از لیست سیاه ( لیست کتابهای ممنوعه ) خارج شد و اجازه انتشار یافت. امروزه ما به گالیله به عنوان یک پژوهشگر سخت کوش که بشریت بسیار به او مدیون است، احترام می گذاریم. او به جهانیان آموخت که یک دانشمند باید این آزادی را داشته باشد تا نظریه هایی را که اشتباه هستند، نقد کند و نظریه های جدیدی را بنیان گذارد.

علی فردوسی گلستان بازدید : 19 پنجشنبه 14 دی 1391 نظرات (0)

 

آلبرت انیشتین
دانشمند آلمانی (1879- 1955)


«آلبرت انیشتین» در چهاردهم مارس 1879 در شهر «اولم» واقع در ناحیه «ورتمبرگ» آلمان متولد شد. وقتی كه آلبرت یك ساله بود، خانواده وی از اولم عازم مونیخ گردیدند. پدر آلبرت، هرمان انیشتین، كارخانه كوچكی برای تولید محصولات الكتروشیمیایی داشت و با كمك برادرش كه مدیر فنی كارخانه بود، از آن بهره برداری می كرد. وی از لحاظ عقاید سیاسی با حكومت پروسی ها مخالفت داشت، اما امپراتوری جدید آلمان را ستایش می كرد و صدر اعظم آن « بیسمارك » و ژنرال « مولتكه » و امپراتور پیر یعنی « ویلهم اول» را مورد تجلیل قرار می داد. مادر انیشتین كه پائولین كوخ نام داشت، بیش از پدر زندگی را جدی می گرفت و از احساسات هنرمندانه ای برخوردار بود.

آلبرت كوچولو به هیچ عنوان كودك اعجوبه ای نبود و حتی مدت زیادی طول كشید تا سخن گفتن را بیاموزد؛ بطوریكه پدر و مادرش وحشت زده شدند كه مبادا فرزندشان ناقص و غیرعادی باشد. اما بالاخره شروع به حرف زدن كرد، ولی غالباً ساكت و خاموش بود و هرگز بازیهای عادی كودكان را دوست نداشت. تحصیلات ابتدائی خود را طبق تعالیم كاتولیك گذراند و از آن لذت فراوان برد و حتی در دروسی  كه به شرعیات و قوانین مذهبی كاتولیك بستگی داشت، چنان قوی شد كه توانست در هر مورد كه همشاگردانش قادر نبودند به سوالهای معلم جواب دهند، به آنها كمك كند. انیشتین جوان در ده سالگی مدرسه ابتدائی را ترك كرد و در شهر مونیخ به مدرسه متوسطه « لوئیت پول» وارد شد.
 
ذوق هنری
ذوق هنری انیشتین چنان بود كه وقتی در سن پنج سالگی، پدرش قطب نمایی جیبی را به او نشان داد، خاصیت اسرار آمیز عقربه مغناطیسی تأثیر عمیقی بر وی گذاشت. زمانی كه انیشتین پانزده ساله بود، حادثه ای اتفاق افتاد كه جریان زندگی او را به سمت جدیدی سوق داد. پدر او در كار تجارت با مشكلاتی مواجه شد و صلاح را در آن دید تا كارخانه خود را در مونیخ بفروشد و جای دیگری را برای كسب و كار خود ترتیب دهد. از آن جا كه وی خوش بین و علاقمند به كسب لذت بود، تصمیم گرفت به كشوری مهاجرت كند كه زندگی در آن با سعادت بیشتری همراه باشد و به این منظور، ایتالیا را انتخاب كرد و در شهر میلان مؤسسه مشابهی را ایجاد نمود. هنگامیكه وارد شهر میلان شدند، آلبرت به پدر خود گفت كه قصد دارد تابعیت كشور آلمان را ترك گوید، اما آقای هرمان به وی تذكر داد كه این كار زشت و نابهنجار است.
 
دوران دانشجویی
در این دوران، مشهورترین مؤسسه فنی در اروپای مركزی به استثنای آلمان، مدرسه دارالفنون سوئیس در شهر زوریخ بود. آلبرت در امتحان ورودی این مؤسسه شركت كرد، ولی بخاطر اینكه درعلوم طبیعی اطلاعات وسیعی نداشت، پذیرفته نشد. با این حال، مدیر دارالفنون زوریخ تحت تأثیر اطلاعات وسیع او راجع به ریاضیات واقع شد و از وی درخواست كرد تا دیپلم متوسطه ای را كه برای ورود به دارالفنون لازم است، در یك مدرسه سوئیسی بدست آورد و او را به مدرسه ممتاز شهر كوچك « آرائو » كه با روش جدیدی اداره می شد، معرفی كرد. وی بعد از یك سال اقامت در مدرسه مذبور، دیپلم لازم را بدست آورد و در نتیجه، بدون امتحان در دارالفنون زوریخ پذیرفته شد. با این كه درس های فیزیك دارالفنون از هیچ گونه عمق فكری برخوردار نبود، اما حضور در آنها آلبرت را تحریك كرد تا آثار استادان كلاسیك فیزیك نظری از قبیل بولترمان، ماكسول و هوتز را با حرص عجیبی مطالعه كند. آلبرت درست در اواخر قرن 19، تحصیلات خود را به اتمام رساند و با مسأله مهم كسب شغل مواجه گردید. از آنجا كه نتوانست مقام تدریس در مدرسه پلی تكنیك را بدست آورد، تنها راه باقی مانده این بود كه چنین شغل و مقامی را در یك مدرسه متوسطه جستجو كند.
در سال 1910 ، آلبرت بیست و یك سال داشت و تابعیت سوئیس را بدست آورده بود. وی داوطلب شغل معلمی خصوصی گردید و پذیرفته شد. انیشتین از كار خود راضی بود؛ چرا كه می توانست به پرورش جوانان بپردازد، اما بزودی متوجه شد كه معلمان دیگر نیكی را از او ضایع و فاسد می كنند و این شغل را ترك كرد. بعد از مدتی، در دفتر ثبت اختراعات مشغول به كار شد و به شهر« برن» انتقال یافت. كمی بعد از انتقال به شهر برن، با میلواماریچ همشاگردی قدیم خود در مدرسه پلی تكنیك ازدواج كرد و حاصل آن دو پسر بود كه اسم پسر بزرگتر را آلبرت گذاشتند. كار انیشتین در دفتر اختراعات خالی از لطف نبود و حتی بسیار جالب به نظر می رسید. او وظیفه داشت، اختراعاتی را كه به دفتر مذبور می آوردند، مورد آزمایش اولیه قرار دهد. شاید تمرین در همین كار موجب شده بود كه وی با قدرت خارق العاده و بی مانند، بتواند نتایج اصلی و اساسی هر فرض و نظریه جدیدی را به سرعت درك و استخراج كند؛ چرا كه انیشتین به قوانین كلی فیزیك علاقه داشت و به حقیقت درصدد بود تا میدان وسیع تجارت را به وجهی منطقی استنتاج كند.
در اواخر سال 1910 كرسی فیزیك نظری در دانشگاه آلمانی پراگ خالی شد. انتصاب استادان این قبیل دانشگاهها طبق پیشنهاد دانشكده بوسیله  امپراتور اتریش انجام می گرفت كه معمولاً حق انتخاب خویش را به وزیر فرهنگ واگذار می كرد. تصمیم قطعی برای انتخاب داوطلب، قبل از همه، برعهده فیزیكدانی به نام « آنتون لامپا » بود و او برای انتخاب استاد، دو نفر را مد نظر داشت كه یكی از آنها « كوستاویائومان» و دیگری « انیشتین» بود. یائومان این پیشنهاد را رد كرد و انیشتین پس از كش و قوس های فراوان، این مقام را پذیرفت. دو ویژگی  انیشتشن موجب شد كه استاد زبردستی گردد : نخست اینكه، علاقه  فراوانی داشت تا برای عده بیشتری از همنوعان خود و بخصوص كسانی كه در حول و حوش او می زیستند، مفید باشد. ویژگی دوم، یعنی ذوق هنریش، وی را وا می داشت كه افكار عمومی خود را به نحوی روشن و منطقی مرتب سازد. از سوی دیگر، روش تنظیم آنها به نحوی بود كه چه خود او و چه مستمعان از نظر جهان شناسی نیز لذت ببرند.
 
عزیمت از پراگ
انیشتین در مدتی كه در پراگ تدریس می كرد، نه تنها نظریه جدید خود را بنا نهاد، بلكه با شدت بیشتری، نظریه خود درباره  كوآنتوم  نو را كه در شهر برن شروع كرده بود، توسعه داد. با همه این تفاصیل، انیشتین به دانشگاه پراگ اطلاع داد كه در خاتمه دوره تابستانی سال 1912 این دانشگاه را ترك خواهد كرد. عزیمت ناگهانی انیشتین از پراگ، سر و صدای زیادی را در این شهر بوجود آورد. در سر مقاله بزرگترین روزنامه  آلمانی شهر پراگ نوشته شد :
« نبوغ و شهرت فوق العاده انیشیتن باعث شد كه همكارانش او را مورد شكنجه و آزار قرار دهند و به ناچار شهر پراگ را ترك كرد ». انیشتین عازم شهر زوریخ گردید و در پایان سال 1912در سمت استاد مدرسه پلی تكنیك زوریخ مشغول به كار شد. شهرت انیشتین تا بدانجا رسیده بود كه بسیاری از مؤسسات و سازمانهای علمی جهان علاقه داشتند كه وی بعنوان عضو وابسته با مؤسسه ایشان در ارتباط باشد. مقامات رسمی آلمان، سالها كوشش می كردند كه شهر برلن نه فقط مركز قدرت سیاسی و اقتصادی، بلكه در عین حال كانون فعالیت هنری و علمی نیز محسوب گردد؛ بهمین جهت از انیشتین دعوت بعمل آوردند. انیشتین مدت كمی بعد از ورود به برلن، از همسر خویش هیلوا كه از جنبه های مختلف با او توافق نداشت، جدا گردید. هنگامیكه به عضویت آكادمی پادشاهی انتخاب شد، سی و چهار سال سن داشت و نسبت به همكاران خود كه از او مسن تر بودند، بیش از حد جوان می نمود.
فعالیت اصلی انیشتین در برلن این بود كه با همكاران خویش و یا دانشجویان رشته فیزیك، درباره كارهای علمی مصاحبه و مذاكره نموده  و آنها را در تهیه برنامه علمی راهنمایی كند. هنوز یكسال از اقامت انیشتین در برلن نگذشته بود كه در ماه اوت 1914 جنگ جهانی شروع  شد. در طی جنگ جهانی اول ، روزنامه های برلن همه روزه از وقایع جنگ و شروع فتوحات ارتش آلمان سخن می گفتند. در عین حال، انیشتین در منزل خود با دختر عمه خویش الزا آشنایی پیدا كرد. الزا زنی مهربان و خونگرم بود و از شوهر مرحوم سابق خود دو دختر داشت؛ با این حال، انیشتین با او ازدواج كرد. جنگ بین المللی و شرایط معرفت النفسی كه در نتیجه آن بر دنیای علم تحصیل گردید، مانع از آن نشد  كه انیشتین با حرارت فوق العاده به توسعه و تكمیل نظریه ثقل خویش بپردازد و با پیمودن راه تفكری كه در پراگ و زوریخ  در پیش گرفته بود، در سال 1916 توانست نظریه ای برای ثقل ارائه دهد. وی  جاذبه عمومی را بنا نهاد كه به كلی مستقل از نظریه های گذشته و از نظر منطقی دارای وحدت كامل بود.
اهمیت نظریه جدید به زودی مورد تأیید و توجه دانشمندانی واقع گردید كه دارای قدرت خلاق علمی بودند. تأیید تجربی نظریه انیشتین، توجه عموم مردم را نیز به شدت جلب كرده بود. از این پس، دیگر انیشتین مردی نبود كه فقط مورد توجه دانشمندان باشد. به زودی، او نیز همچون زمامداران مشهور ممالك ، بازیگران بزرگ سینما و تئاتر، شهرت عام بدست آورد.
 
مسافرتهای انیشتین
تبلیغات مخالف و حملاتی كه علیه انیشتین می شد، موجب گردید كه در تمام ممالك جهان و در همه طبقات اجتماعی، توجه عموم مردم به سوی تئوریهای او جلب شود. در این زمان، انیشتین ابتدا به هلند و سپس به كشورهای چكسلواكی، اسپانیا، فرانسه، روسیه، اتریش، انگلیس، آمریكا و بسیاری از كشورهای دیگر سفر كرد. اما نكته قابل توجه این است كه وقتی انیشتین و همسر او به بندرگاه نیویورك رسیدند، با استقبال شدید و تظاهرات پرشوری مواجه شدند كه به احتمال قوی نظیر آن هرگز هنگام ورود یكی از دانشمندان رخ نداده بود .
انیشتین به آسیا و كشورهای چین، ژاپن و فلسطین سفر كرد و این خاتمه سفرهای او بود. وی درسال 1924 بعد از مسافرتهای متعدد به اكناف جهان، بار دیگر در برلن مستقر گردید. حملات همچنان بر علیه او ادامه داشت و نظریات او را بعنوان بیان افكار قوم یهود و به سوی فاشیسم می دانستند. از این رو، انیشتین به شهر پرینستون در آمریكا رفت. در سال 1936 همسرش الزا از دنیا رفت و خواهر انیشتین كه در فلورانس بود، به شهر پرینستون نزد برادرش آمد. در همین دوران، انیشتین تابعیت كشور آمریكا را پذیرفت. وی در سال 1945 طبق قانون بازنشستگی، مقام استادی مؤسسه مطالعات عالی پرینستون را ترك كرد، ولی این تغییر سمت رسمی، تغییری در روش زندگی و كار او به وجود نیاورد. او كماكان در پرینستون بسر می برد و در مؤسسه  مذبور به تحقیقات خود ادامه می داد.
 
آخرین سالهای زندگی انیشتین
دوران تحقیق در شهر پرینستون آمیخته با اضطراب بود. هنوز ده سال دیگر از زندگی انیشتین باقی مانده بود؛ لیكن این دوره ده ساله، درست مصادف با عهد بمب اتمی بوده و بشریت، تمرین و آموزش خود را در این زمینه آغاز نمود. بنابراین، مسأله واقعی كه برای او مطرح شد، موضوع چگونگی پیدایش بمب اتمی نبود.
سرانجام در روز هجدهم آوریل 1955 بزرگترین دانشمند و متفكر قرن بیستم ، پیغمبر صلح و حامی محنت دیدگان جهان، مردی كه احتمالأ همراه با ناپلئون و بتهوون مشهورتر از همه مردان جهان بوده است، در شهر پرینستون واقع در ممالك متحده آمریكای شمالی از زندگی، تفكر و مبارزه دست كشید و درگذشت.
در پایان به اظهار نظر برخی از مشاهیر درباره  انیشتین می پردازیم :
«پیشرفتی كه انیشتین درباره طبیعت، نصیب معرفت ما كرد، از قدرت جهان امروز خارج است. فقط نسل های آینده مفهوم واقعی آن را درك خواهند كرد». «دكتر هارولددوز، رئیس دانشگاه پرینستون در آمریكا ».
«وی دانشمند بزرگ این عصر و به واقع یكی از جویندگان عدالت و راستی بود كه هرگز با نادرستی و ظلم مصالحه نكرد».« جواهر لعل نهرو، نخست وزیر هند».

علی فردوسی گلستان بازدید : 24 پنجشنبه 14 دی 1391 نظرات (0)

 

 
نام تاریخ ایجاد کننده اندازه دانلود   دانلود
کتاب الکترونیکی کار و فناوری ششم ابتدایی 15 Aug : 12:45 جواد فیض اله زاده 7.49 مگابایت 6316  
کتاب الکترونیکی اجتماعی ششم ابتدایی 15 Aug : 13:02 جواد فیض اله زاده 12.84 مگابایت 4436  
کتاب الکترونیکی هدیه های آسمانی ششم ابتدایی 15 Aug : 13:05 جواد فیض اله زاده 6.83 مگابایت 2607  
کتاب الکترونیکی فارسی مهارت های خوانداری ششم ابتدایی 15 Aug : 13:05 جواد فیض اله زاده 14.1 مگابایت 3068  
کتاب الکترونیکی فارسی مهارت های نوشتاری ششم ابتدایی 15 Aug : 13:07 جواد فیض اله زاده 10.35 مگابایت 2609  
کتاب الکترونیکی علوم ششم ابتدایی 15 Aug : 13:08 جواد فیض اله زاده 7.11 مگابایت 4144  
کتاب کار الکترونیکی تفکر و پژوهش ششم ابتدایی 15 Aug : 13:11 جواد فیض اله زاده 4.05 مگابایت 3238  
کتاب الکترونیکی آموزش قرآن ششم ابتدایی 15 Aug : 13:12 جواد فیض اله زاده 14.45 مگابایت 2674  
کتاب الکترونیکی ریاضی ششم ابتدایی 15 Aug : 13:13 جواد فیض اله زاده 8.87 مگابایت 6429  
 
علی فردوسی گلستان بازدید : 21 پنجشنبه 14 دی 1391 نظرات (0)

به همه ی کسانی که به وبلاگ سر میزنند خسته نباشید عرض میکنم.درضمن هر انتقاد و پیشنهادی دارید با ما در میان بگذارید.  

تصاویر زیباسازی ، كد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچك دات نت www.pichak.net                                                                                                                                                                             علی فردوسی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 396